داستان بازی خیلی عجیب و خنده دار است.یک شب که مرد عنکبوتی خرابکار ما به دنبال ونوم بود به صورت اتفاقی به سمت آزمایشگاه آسکورپ هدایت شده و در آنجا به جنگ می پردازند.جنگ آن ها بسیار طول کشید ولی ونوم شکست خورد و روی زمین افتاد،همان موقع اسپایدی دیوانه ی ما با مسخره بازی ونم را مسخره کرد و در همان موقع مشتی قوی از طرف ونوم نوش جان کرد.همان موقع بود که به بالاترین طبقه ی آزمایشگاه پرتاب شد و دشمن دیرینه ی خود را دید: میستریو!!!............
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت